فاتح قله تمر چین

فاتح قله تمر چین
براساس روایتی از سردار اسدی فرمانده وقت لشکر ۳۳ المهدی(عج) با اندکی دخل و تصرف
عملیات والفجر ۲ بود. فرماندهان گردانها را جمع کرده بودیم تا وضعیت منطقه عملیاتی را از روی نقشه توجیه کنیم. سردار شمخانی هم حضور داشت. سردار شهید حاج علی نوری سواد بالایی نداشت و وقتی نقشه را می خواند، مثل باقی فرماندهان موقعیت ها را نشان نمی داد. فتح قله های بسیار حساس، اساسی و استراژیک آن منطقه و از جمله «قله تمر چین » برای ما خیلی ضروری بود. سردار شهید حاج علی نوری با همان لهجه محلی گفت: « من با گردانم این قله را می گیرم » سردار شمخانی که در هنگام توجیه عملیات، این شهید را دیده بود، کمی تردید داشت که حاجی علی نوری بتواند چنین کار بزرگی را انجام دهد. ولی من اعتماد داشتم و به صراحت گفتم :« او از بهترین فرماندهان من است. موضوع را به من بسپارید. زیرا با شجاعت و بی باکی که من در او سراغ دارم، با توکل به خدا، قطعا او در این کار برزگ، موفق می شود.»
بالاخره لحظه موعود فرا رسید و گردانها هر کدام بر اساس موقعیت تعیین شده، وارد عمل شدند. تصرف برخی ارتفاعات، ۵ تا ۶ روز طول کشید. اما گردان دوم لشکر، به فرماندهی شهید نوری، دقیقا اولین بخش نیروهای ما بود که در عملیات والفجر ۲ توانست خوب عمل کند و ماموریتهای محوله را به طور کامل و دقیق انجام دهد و موقعیت هایش را تصرف کند. یادم هست هنگامی که پس از هفت ساعت از آغاز عملیات، از بی سیم شنیدم « جعفر جعفر علی ! ما توانستیم به حول و قوه الهی، قله تمر چین را فتح کنیم » اشک در چشمان همه حلقه زد. من با شادی تمام از طریق بی سیم چی به این فرمانده شجاع و نترس، گفتم: « علی علی جعفر! خبر خوش را یکبار دیگر اعلام کن » آنگاه بی سیم را گذاشتم روی پاور صوت تا سردار شمخانی بشنود.
او هم ضمن اعلام فتح قله، جزئیاتی از آن را اعلام کرد و گفت :« فقط ۷ کبوترمان پرواز کرده و حالا را در حال انتقال میدان مین برای جلوگیری از عبور دشمن هستیم .خیلی هم اسیر گرفتیم » گفتم : این همان حاج علی نوری است که در نوع عملش تردید داشتید. اشک در چشمان همه حلقه زد و بیش از همه ما، سردار شمخانی مات و مبهوت بود.
این سردار بزرگ حقیقتا مخلص، نترس و شجاع بود و اطمینان عجیبی به لطف خدا و کمک آن ذات مقدس داشت. اگر چه بعد از این و در ادامه همین عملیات و پس از آزاد سازی پادگان حاج عمران، او به شهادت رسید، اما فتح قله، ره آورد شجاتش بود.
یاد آوری می کنیم این عملیات در سال ۱۳۶۲ انجام شده و حاج علی نوری فرماندهی گردان دوم لشکر المهدی (عج) را به عهده داشته است و در آخرین روزهای چاپ کتاب، در تاریخ ۲۴/۱۰/۱۳۸۹ طی تماس تلفنی با سردار اسدی، یک بار دیگر این خاطره را بررسی کردم. شکر الله مساعیه
برگرفته از کتاب سیرت سرداران