شهید محمد کشتکار - تعهد و مسئولیت پذیری
شهید محمد کشتکار - تعهد و مسئولیت پذیری
به اتفاق جمعی از برادران سپاه و به همراه شهید والا مقام سردار اسلام محمد کشتکار حرکت کردیم. متاسفانه به کربلای ۴ نرسیدیم. تقریبا بعد از کربلای ۴ همه ناراحت بودند. بعضی شهید داده بودند و جنازه دوستانشان در معرکه مانده بود. بعضی از گردانها، از نظر سازمان دهی بهم ریخته بود و باید سازمان دهی می شد. ما برای تحویل گرفتن یکی از گردانها، به قافله سالاری شهید کشتکار به پادگان شهید دستغیب در آن منطقه رفتیم تا با مسئولین در این رابطه مذاکره کنیم.
به آقای عالی کار که مسئول عملیات لشکر بود، مراجعه کردیم. معلوم شد که سه گردان دوتا خاکی و یکی هم آبی و خاکی وجود دارد که می شود آن را تحویل گرفت. دوتاخاکی است و یکی هم غواصی. به یاد دارم شهید کشتکار خیلی صریح، گفت: « در کدام گردان نیاز بیشتری احساس می کنید؟ دلواپس کدام گردان هستید؟» آقای عالی کار هم گفت: برای ما گردان غواصی، خیلی مهم است. شهید کشتکار هم بدون هیچ گونه معطلی، اعلام آمادگی کرد. مسئول عملیات لشکر گفته بود:« فقط امید ما به لامردی و لاری هاست آنها هستند که بار این مسئولیت را به دوش می کشند».آقای عالی کار حساسیت ماموریت را توضیح داد و از آقای کشتکار خواست که با نیروهایش مشورت کند و باز هم برای آرامش خاطر پرسید« آیا از پس این مأموریت، برمی آیید. آقای کشتکار در جواب گفت: « به پیراهن پاره ما نگاه نکنید ما را اهل جنگ و دفاع بدانید». یادم هست مسئله را با ما مطرح کرد و گفت: من قول داده ام و روی قولم هم پایدارم. اگربسیجی ها را به خدمت بگیریم بسیار موفق هستیم.
زمانه، شیر مردی او را نشان داد. ایشان و چند تن از برادران مشکل کلیه درد داشتند و در آب خوردن مشکل داشتند و لی هیچ خم به ابرو نیاوردند.
قبل از عملیات روی نقشه عملیات را تشریح می کرد. هوش و ذکاوت بالایی داشت و آنقدر زیبا نقشه عملیات را تبیین می کرد که انگار کارش همین بود. فرمانده خط یکبار در حین تشریح از او سوالی پرسید و آن اینکه اگر گروهان عمل نکرد شما چه می کنید؟او سه راه حل را ارائه کرد .فرمانده خط به گونه ای ذوق زده شده بود که مرتبا دست او را می فشرد.
آری شهید کشتکار زاهد شب و شیر روز بود.خدایا با شیر خدا علی مرتضی(ع) محشورش کن مارا هم از شفاعتش بی نصیب مفرما
پاسدار محمد عباسی همرزم و همراه شهید
برگرفته از کتاب سیرت سرداران